نشسته کنار مادر
آرام و سر به زیر میگه:
مادر! پارگی شلوارم خیلی زیاد شده. در مدرسه ...
لحظاتی مکث میکنه و باز:
اگه به بابا فشار نمیاد ، بگین یه شلوار برام بخره
پدرش می گفت محمد جواد خیلی محجوب بود
مواظب بود چیزی نخواهد که در توانمون نباشه
خاطره ای از روحانی شهید دکتر محمد جواد باهنر
منبع : کتاب « هنر آسمان » نوشته ی مجید تولایی
دو تا از بچه ها اسیری را همراه خودشون آورده بودند و های های می خندیدند
گفتم : این کیه؟
گفتند : عراقیه
گفتم: چطوری اسیرش کردید؟
می خندیدند !!!
گفتند: از شب عملیات پنهان شده بود
تشنگی فشار آورده بهش
با لباس بسیجی های خودمان اومده بود ایستگاه صلواتی
می خواسته شربت بگیره ، پول داده و این طوری لو رفته
و هنوز می خندیدند....
منبع: نشریه حیات
منبع: http://khakrize-khaterat.blogfa.com
یازده دوازده ساله بود و داشت با بچه ها بازی می کرد
زن دایی صداش کرد و گفت: بیا ناهار حاضره
اومد سر سفره نشست اما دست به غذا نمیزد
زن دایی با تعجب گفت: مگه گرسنه نیستی ؟ چرا نمی خوری؟!!!
همونطور که سرش پایین بود گفت: میشه خواهش کنم چادرتون رو سرتون کنین؟
زن دایی وقتی دید با این سن و سال اینقدر مقیده خوشحال شد
رفت چادرش رو سرش کرد تا محمد علی راحت غذا بخوره
خاطره ای از زندگی رئیس جمهور شهید محمد علی رجایی
منبع: کتاب سیره ی شهید رجایی ، صفحه 34
منبع: http://khakrize-khaterat.blogfa.com
اگه می خواست روی چیزی تاکید کنه ، آخر حرفش همیشه می گفت به شدت
این رو توی وصیت نامه نیمه تمامش هم نوشته بود:
امام رو تنها نگذارید ... به شدت
این تکیه کلامش بود...
خاطره ای از زندگی سردار شهید ولی الله چراغچی مسجدی
راوی همسر شهید
منبع: کتاب نیمه پنهان ماه 9 ، صفحه 30
منبع: http://khakrize-khaterat.blogfa.com
حاج حسین مجروح شیمیایی بود
کمیسیون پزشکی تصویب کرد که برای درمان بره خارج از کشور
حاجی مخفیانه با پزشک معالج خودش تماس گرفت
ازش خواست صادقانه با او در موردی بیماری اش صحبت کنه
دکتر گفت: هیچ درمانی برا بیماریش وجود نداره و اعزامش بی فایده است
حاج حسین هم بلافاصله با مسئولین مربوطه تماس گرفت و گفت:
حاضر نیستم بیت المال رو صرف کاری کنین که نتیجه نداره...
خاطره ای از زندگی شهید حاج حسین محمدیانی
راوی : عموی شهید
منبع: کتاب حافظان بیت المال ، صفحه 145
سایت : http://www.khakrize-khaterat.blogfa.com
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع جلسه: سلسله مباحث فراماسونری
جلسه با تلاوتی از آیات قرآن مجید توسط آقای هاشمی، مربی حلقه صالحین آغاز شد و در ادامه در برنامه ده دقیقه بسیجیان سوالات خود را مطرح کردند و مربی در مورد جنگ خیبر و کار بزرگ امام علی(ع) در این جنگ صحبت کردند
سپس در ادامه مباحث فراماسونری در مورد ابزار رسانه و نقش اختلاف برانگیز آنان در میان آدمیان و فرهنگ های مختلف بحث شد.
همین طور در مورد نحوه استفاده ی حکومتها از این ابزار جهت ایجاد اختلاف و بهره برداری و حکومت بر آدمیان با فرهنگ های مختلف نیز گفت و گو شد.
و در انتها جلسه با صلوات بر خاتم انبیاء به پایان رسید.
به نام خدا
جلسه ابتدا با نام خدا وسپس با قرائت آیاتی از کلام الله مجید توسط یکی از بسیجیان شروع شد. موضوع جلسه ما در باره فراماسونری بود که در جلسات بعدی هم همین موضوع خواهد بود. مربی ما آقای هاشمی بیاناتش را با ذکر نام خدا شروع کرد و سپس توضیحی درباره فراماسونری و تاریخچه آن ارائه کرد همراه با مستنداتی. و یه صحبت هایی هم درباره مدرنیسم شد.
موضوع جلسه: فراماسونری؛ نظم نوین جهانی و اهداف آن
فراماسون از دو کلمه ی free(آزاد) و mason(بنّا) تشکیل شده است. منظور از این بنّاهای آژاد، همان جنیانی هستند که به تسخیر حضرت سلیمان(ع) در آمده بودند و بعد از مرگ حضرت سلیمان آزاد شدند. از این رو به آنها فراماسون می گویند. فراماسون نام یکی از فرقه های بسیار سری است که از صده ها سال پیش به وجود آمده است و می توان گفت که در طول 300 سال گذشته تقریبا در تمام جهان گسترش پیدا کرده است. فراماسونری یک جمعیت نهان روشن و نخبه گراست که در قرن نوزدهم میلادی تبدیل به یک جمعیتی شد که در سراسر جهان گسترش پیدا کرد و با نفوذ در بین نخبگان تلاش داشت که به نحوی حاکمیت و دیگاه خودش رو در جهان اعمال کند.
هدف فراماسونها تسخیر جهان و تشکیل یک « نظم نوین جهانی » یا به عبارتی « نظم دنیوی جهانی » یا « نظم ضد خدایی » است.
شما می توانید مستند فرقه های سری بخش 12(فراماسونری بخش 1) را در دو قسمت دانلود فرمایید.
قسمت اول: پارت 1: 50mb قسمت دوم: پارت 1: 56mb
پارت 2: 75mb
|
علت شهادت
|
تاریخ شهادت |
تاریخ اعلام شهادت |
تاریخ تشییع |
علائم شناسایی |
|
اصابت تیر مستقیم به شکم (ترور)
|
10/05/1360 |
10/05/1360 |
11/05/1360 |
- |
|
اعضای تشییع شده |
فرزند چندم خانواده |
تعداد شهدای خانواده |
مسئولیت شهید در پایگاه |
|
کامل |
2 |
1 |
- |
|
ردیف |
تاریخ اعزام |
تا تاریخ |
مدت |
منطقه خدمت |
مسئولیت |
گردان -گروهان |
نام عملیات |
|
1 |
03/10/1358 |
17/11/1358 |
5/1 ماه |
مریوان –قلعه2 |
|
|
|
|
2 |
16/06/1359 |
30/07/1359 |
5/1ماه |
سقز |
|
|
|
|
3 |
03/02/1360 |
17/03/1360 |
5/1ماه |
باختران-ایلام |
|
|
|
« خَیرُ العِلمِ ما نَفَعَ »
بهترین علم آن است که مفید باشد.
منبع: غررالحکم و دررالکلم، ص 354
مـنـتـظـر بـاشـیـد
به زودی هر هفته فرازی از یک وصیت نامه از شهدای 8 سال دفاع مقدس را در این سایت قرار می دهیم.
